love پارت اول
دیدمت عشق میان قلب من دامن گرفت …♪
آسمانم از سر خوشنودی ، باریدن گرفت…♪
چشم هایت غصه را از ، زندگی من گرفت…♪
از همه عالم دلم تصمیم ، دل کندن گرفت…♪
دلبر خوش خنده من حرفاتو ، با خنده بزن لحن قشنگتو میخوام…♪
بمون همیشه تو دلم نازتو ، دائم میخرم بخند تا از غصه درام…♪
دلبر خوش خنده من حرفاتو با ، خنده بزن لحن قشنگتو میخوام ♪
بمون همیشه تو دلم نازتو دائم ، میخرم بخند تا از غصه درام…♪
باش تا مرگم سرت ، باشد به روی شانه ام…♪
عطر تو دائم پیچیده ،در فضای خانه ام…♪
خوب میدانی که من یک ، عاشق دیوانه ام ♪
خوب میدانی که من یک ، عاشق دیوانه ام…♪
دلبر خوش خنده من ، حرفاتو با خنده بزن لحن قشنگتو میخوام…♪
بمون همیشه تو دلم نازتو دائم میخرم بخند تا از غصه درام…♪
دلبر خوش خنده من حرفاتو ، با خنده بزن لحن قشنگتو میخوام…♪
بمون همیشه تو دلم نازتو ، دائم میخرم بخند تا از غصه درام ♪
پارت اول🔥:
... :
ساعت ۱۲ شب بود .
از ماشین پیاده شدم و از دوستام خداحافظی کردم .
حوصله ی غرغرای بابا رو نداشتم پس بدون سلام از پله ها بالا رفتم . صدای داد بابا رو شنیدم .
بابا : معلوم هست کودوم گوری بودی دختره ی هرزه؟
من : چرا باید بهت جواب پس بدم؟
بابا : سوالمو با سوال جواب نده!
من : بدم چی میشه؟
بابا یه سیلی محکم تو گوشم زد : خفه شو!
لبخند زدم : نمیشم .
خواست سیلی دوم رو بزنه که قِسِر در رفتم و تو اتاقم فرار کردم .
(معرفی بنما)
من هاناکو هستم . 17 سالمه و ملیتم توکیوعه ولی الآن نیویورک زندگی میکنم. توی یه خانواده پولدار به دنیا اومدم . مامانم موقع زایمان من مُرد . بابای هرزهم هم با یه زن عجوزه ازدواج کرد .
ولی خداوکیلی یکی از یکی بدترن کلا واس هم ساخته شدن . من یه دوست صمیمی دارم ، کوروی . کوروی هم توی یه خانواده پولدار به دنیا اومده ولی مامان باباش خیلی مهربونن .
_بینگ
به گوشیم نگاه کردم . برام یه پیام اومده بود . از طرف کوروی بود . لبخند زدم و گوشی رو برداشتم . رو تخت افتادم و رمز رو زدم . وارد پیام ها شدم :
کوروی : چخبر آبجی؟
من : خبرای همیشگی
کوروی : واقعا؟خبر جدید داشتی پیام بده.
من : هوی کجا میری .
کوروی : انتظار داری کجا برم؟
من : تو تختت :/
کوروی : ...
من : تصویری بزنگ ببینمت .
کوروی : باش .
زنگ زد .
کوروی : سلاممممم بر خنگ خنگا .
من : سلام بر زشت زشتان .
کوروی : کوفت .
من : درد . نامزد گردمی چطورن؟
کوروی : خوبه اینجاس .
من : خو میمردی زودتر میگفتی کو؟
کوروی : هیدئو!
هیدئو : ها چته؟
کوروی : چم نیس بیا با هاناکو حرف بزن.
هیدئو : بگو خوابه.
کوروی : شنید.
هیدئو : چییی؟؟؟
کوروی : بیا دیگه .
هیدئو : پوففف باش .
من : سلام هیدئو .
هیدئو : سلام هاناکو .
من : خواب بودی؟
هیدئو : چی؟نه؟
من و کوروی : دروغ شاخ دار😈
هیدئو : 😑
کوروی : برو بکپ اصن باحات حال نمیده .
هیدئو : 😑
من : برو خوابتو کن شب بخیر .
هیدئو : شب بخیر .
من : کوروی شب بخیر .
کوروی : شب بخیر .
قطع کرد . هاااا چقدر خوابم میاد . خوابیدم.